Abstract:
خیزش آقاخان بیشتر جنبة سیاسی داشت تا مذهبی. چون آقاخان اول رهبر اسماعیلیان ایران بود می کوشید تا فرقة خود را به اوج اعتلاء و عظمت برساند. به قدرت رسیدن وی به ضرر جامعة روحانیت شیعه بود . آقاخان پس از ازدواج با دختر فتحعلی شاه و استقرارش در محلات کم کم پیروان مساحی دور خود جمع کرد . در سال 1250ه.ق او از سوی محمد شاه به حکومت کرمان رسید و کوشید در کرمان حکومت مستقلی تشکیل بدهد. بعد از اینکه از مقام خویش برکنارشد در شهر بم سنگر گرفت و همین جا بود که شورش او آغاز گردید ، ولی کوشش او برای یافتن یک نیروی مادی برای مذهب اسماعیلی به جایی نرسید و پس از یک دورة طولانی مقاومت در برابر نیروهای دولتی سرانجام در 1261 ه.ق به هندوستان گریخت و تحت حمایت دولت انگلیس قرار گرفت.
Machine summary:
"و من به قندهار مراجعت نمودم و در خانه مهر دل خان که در وسط خانه افغانها است منزل کردم و الحمد حافظ حقیقی را که چندان محبت مرا در دل شاهزاده و سردارها جا داد که شب و روز ساعتی آرامم نمی دادند چون اوضاع آنها را ورای وضع ملک داری دیدم مصلحت در سکونت خود ندیدم و چون شاهزاده و سایر از روی محبت مانع حرکتم بودند لهذا سردار ابوالحسن برادر خود را در قندهار گذاشتم و به ملاحظه پاس رعایای فقیر کاغذی به کهن دل خان نوشتم که به زودی روانه قندهار شود تا رعیت آسوده گردد و خود حرکت نمودم صفدر جنگ اظهار کرد که صالو خان اچک زائی یاغی است و سر راه را دارد دو روز تامل کن تا تدارک سوار نموده بمدد همراه نمائیم قبول نکردم و روانه شدم اگر چه مشارالیه با سه هزار کس سر راه و کدرها را بسته بود لکن بی دغدغه رفتم و به مجرد ملاقات لوازم آدمیت را بجا آورد و ما را به خانه خود برد و دو روز ضیافت نمود روز سیم روانه شدم تا وارد شالکوت که ملک نصیر خان کلاتی است و از آنجا سواری به جهت اطلاع نزد نصیرخان فرستادم او هم نایب محمد حسن خان و اکابر ملک خود را به استقبال فرستاد و ما را به احترام تمام وارد کردند و رسم ضیافت را کماکان به جا آوردند."