Abstract:
از مسائل مهم و اهداف اصلی سازمانهای بینالمللی در قرن حاضر رسیدن به صلح و امنیت جهانی و مبارزه با عوامل تهدید کننده و نقض صلح جهانی و منطقهی است. بنا بر این سئوال تحقیق این است عوامل ناکامی سازمانهای بینالمللی در ایجاد یک حکوکت دموکراسی و ایجاد صلح و امنیت در افغانستان چیست؟ و این فرضیه را به آزمون میگذارد که حضور سازمانهای بینالمللی در افغانستان نتوانست حکومت همگانی، صلح و امنیت پایه دار در افغانستان ایجاد کند. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از روش ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻓﯿﺶ ﺑﺮداری از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﮑﺘﻮب و اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ. روش تحقیق در این مقاله، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان میدهد نهادهای بینالمللی نتوانیست گامهای ابتدایی در راستای تحقق صلح و امنیت بر دارند؛ اما بتدریج، این امر اثبات شد که این سه نهاد بینالمللی در افغانستان، در زمینهی تحقق صلح و مبارزه با تروریزم مؤثر واقع نشد و نه تنها تروریزم نابود نشد بلکه گسترش پیدا کرد. علل عدم موفقیت و ناکامی نهادهای بینالمللی در این راستا، عدم استراتژی روشن و شفاف، اختلاف میان سازمانهای مورد نظر در نحوه اعمال سیاست در جهت مبارزه با تروریزم، عدم عزم راسخ و نبود تعریف واحد از پدیده تروریسم در افغانستان بودند.
Machine summary:
با وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ و سقوط حکومت سیاه طالبان و در تعقیب آن تشکیل اجلاس و موافقتنامه بن برای تأسیس نظام سیاسی جدید و مبتنی بر حاکمیت مردم، حضور فعال سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و حضور نیروهای ناتو به رهبری آمریکا، انتظار بر آن بود که بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه جنگ و نا امنی ، صلح و امنیت در این کشور تحقق یابد.
بدون تردید، ملل متحد، اتحادیه اروپا و نیروهای ناتو در تأسیس نظام جدید و بر قراری صلح و امنیت ، در نیمه ی دهه اول حضور خویش در این کشور، نقش مثبت و قابل توجهی را در این خصوص ایفا نمودند و قطعنامه های متعددی را در راستای مبارزه با تروریزم با دولت افغانستان منعقد کردند.
پیشینه تحقیق نشان می دهد که ملل متحد، بر اساس فصل هفتم «منشور ملل متحد» تامین صلح و امنیت جهانی از وظایف اساسی و بنیادی شان شمرده شده بود و همین طور اتحادیه اروپا و ناتو با عنایت به تعهدات که در راستای مبارزه با تروریزم با دولت افغانستان منعقد نموده بود، با وجود آن، این پرسش مطرح می شود که چه عوامل موجب ناکامی سازمان های بین المللی مورد نظر در راستای تشکیل یک حکومت دموکراسی ،مبارزه با تروریزم ، تحقق صلح و امنیت در افغانستان گردید؟ در صورت استمرار این وضعیت چه تأثیر بر صلح و امنیت آینده افغانستان خواهد گذاشت آیا در صورت تغییر راهبرد و استراتژی سازمان های بین المللی در راستای مبارزه با تروریزم ، در تحقق صلح و امنیت آینده افغانستان موفق خواهند شد یا خیر؟ پژوهش حاضر بر آن است که سئوالات فوق در تحقیق حاضر پاسخ دهد.