Abstract:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های نظام ارزشی (ارزش های نظری، اقتصادی، هنری، اجتماعی، سیاسی و دینی) با رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دبیرستانی دوره دوم شهرستان کهنوج استان کرمان بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کهنوج استان کرمان در سال تحصیلی1400- 1401 بودند که از میان آنها تعداد 260 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه نظام ارزشی آلپورت و همکاران (1962) و پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران (1998) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل t مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (گام به گام) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. نتایج نشان داد: میانگین نظام ارزشی نظری و سیاسی در پسرها بیشتر از دخترها (001/0p<)؛ میانگین نظام ارزشی هنری و دینی در دخترها بیشتر از پسرها (000/0p<)؛ و میانگین نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی آنها تفاوت معناداری نداشت، همچنین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان در پسرها بیشتر از دخترها بود. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد از میان مولفه ی نظام ارزشی، مولفه های دینی (706/0β=- ,000/0p<)، اجتماعی (142/0-β= ,002/0p<) و اقتصادی (125/0-β= ,009/0p<) به ترتیب بیشترین تاثیر را در پیش بینی گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در بین دانش آموزان متوسطه دوم دارا هستند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده؛ مولفه های نظام ارزشی با احتمال وقوع رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان مرتبط بوده و لازم است که در تدوین برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند.
Machine summary:
نتایج نشان داد: میانگین نظام ارزشی نظری و سیاسی در پسرها بیشتر از دخترها (001/0p واژههاي كليدي: رفتارهای خود آسیبرسان، نظام ارزشی، نوجوانان مقدمه نوجوانی یکی از مراحل حساس رشد در فراخنای زندگی و رشد جسمانی، روانشناختی، هیجانی و اجتماعی افراد بوده و تلاش برای هویتیابی و تشکیل یک مفهوم باثبات از خود در کنار تلاش برای کسب استقلال و عدم وابستگی از ویژگیهای عمده این دوران است (ایزپیتارته، آترتون، ژنگ، آلونسو و رابینز 1 ، 2019).
در اغلب موارد رفتار پنهانی است که شناسایی آن دشوار است و بهعنوان یکی از شیوههای مقابله با فشارهای زندگی ممکن است برای مدت طولانی باقی بماند (اسماعیلی، ایمانیفر، ش 15 Text="Klonsky"/>T 16 ere & Gil"/>ere Aizpitarte, Atherton, Zheng, Alonso & Robins Fields & McNamara Wolff Gratz & Roemer Duffy Tatnell, Kelada, Hasking & Martin borderline personality disorder mood disorders eating disorders obsessive.
در این الگوی آنها، زمانیکه یک فرد مبتلا به رفتار خودآسیبرسان میشود باید تحت یک یا چند کارکرد از میان چهار کارکرد زیر قرار بگیرد: تقویت منفی خودکار (بهعنوان مثال برای کاهش تنش و یا یک حالت عاطفی دیگر)؛ تقویت مثبت خودک Walsh Bentley, Nock& Barlow Self-injury Non-Suicidal Self-Injury (NSSI) deliberate self-harm (DSH) Nock & Banaji Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Fifth Edition Gillies, Christou, Dixon, Featherston, Rapti, Garcia-Anguita Favazza Lloyd-Richardson, Perrine, Dierker & Kelley مثال برای ایجاد یک حالت مطلوب فیزیولوژیکی)؛ تقویت مثبت اجتماعی (به عنوان مثال برای جلب توجه دیگران) و تقویت منفی اجتماعی (برای مثال فرار از وظایف و یا خواستههای میان فردی).