Abstract:
ابوجعفر محمد بن عیسی بن عُبید عُبَیدی، از راویان فعال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پر روایت در منابع حدیثی شیعه است. بیشتر روایات وی، موضوعات فقهی شیعه را دربرگرفتهاست. به گاه کاوش در مدخل محمد بن عیسی با صراحتگویی نسبت به تضعیف او توسط شیخ طوسی روبرو هستیم. هیچیک از دانشیان رجال در بازههای زمانی گوناگون و حوزههای متنوع جغرافیایی (بغداد، کش، بصره، نیشابور)، شیخ را در این دیدگاه همراهی نمیکنند.
دیدگاه شیخ طوسی نسبت به شخصیت روایی محمد بن عیسی موجب پیدایش نگرشهای متعدد از سوی فقیهان شیعه پیرامون پذیرش یا نپذیرفتن روایات نقل شده از محمد بن عیسی در فرایند استنباط احکام شرعی شدهاست. از این رو بازخوانی تحلیلی_ انتقادی دیدگاه شیخ طوسی در این پژوهه اهمیت چندانی مییابد. دستاورد مقاله حاضر این است که با توجه به قرینهها و شواهد مختلف میتوان در درستی دادههای راویشناختی راهیافته به مدخل محمد بن عیسی بن عبید در کتاب فهرست تردیدکرد.
Machine summary:
(طوسى، 1420، ص402، ش612) بهگاه رویارویی با این گزارهها، پرسشهای زیر رخمینماید: 1) آیا کاربست عبارت: "إستثناه أبو جعفر ابن بابويه من رجال نوادر الحكمة" در مقام تایید دیدگاه شیخ طوسی نسبت به ضعف محمد بن عیسی است؟ یا وی از رفتار عملی شیخ صدوق، ضعف وی را استظهار کرده و در مقام تعلیل از عبارت: "إستثناه أبوجعفر...
" سود جسته است؟ 2) دامنه گزاره شیخ صدوق: لا أروي ما يختص بروايته، آیا به صورت عام و فراگیر شامل تمام احادیثِ منفردِ محمد بن عیسی بن عبید میشود؟ یا بر پایه قرائن، محدود به بخشی از احادیث منفرد این راوی است؟ 3) آیا بازتاب دیدگاههای اصحاب در بازههای زمانی گوناگون و حوزههای متنوع جغرافیایی (بغداد، کش، بصره، نیشابور) با استثنای احادیث محمد بن عیسی بن عبید همراه است یا در برابر آن موضع میگیرد؟ 4) آیا تضعیف محمد بن عیسی میتواند برخاسته از اتهام وی به غلو است؟ اگر چنین باشد، از کدام نشانهها برای ردّ اتهام محمد بن عیسی بن عبید به غلو میتوان بهرهجست؟ جهت ارزیابی و پاسخ به پرسشهای پیشگفته، سه فراز مورد اشاره در سخن شیخ طوسی را بازخوانی میکنیم: 5-1.
در بازخوانی نگاه دانشیان رجال شیعه در بازه زمانی مختلف و برخاسته از نقاط جغرافیایی گوناگون مانند بغداد (نجاشی)، کش (کشی)، بصره (ابن نوح سیرافی)، نیشابور (فضل بن شاذان) میتوان چنین برداشت کرد که ردّپایی از تضعیف محمد بن عیسی بن عبید در گفتار هیچ کدام از ایشان یافت نمیشود.