Abstract:
بعضی از دانش آموزان با مشکلی به اسم دیرآموزی دست و پنجه نرم می کنند. این دانش آموزان توانایی یادگیری مهارت های مختلف درسی و تحصیلی را دارا می باشد اما از لحاظ ژرفای یادگیری نسبت به متوسط همسالان خود کمتر است. یکی از بزرگتری مشکلاتی که معلّمان درگیر آن هستند شیوه رفتار با دانش آموزان دیرآموز است. این مساله که معلّمان از عهده آموزش به دانش آموزان دیرآموز برآیند و بتوانند مطالب درسی را به آنها آموزش دهند تکلیفی چالش برانگیز است.برخی معلمان تلاش می کنند تا از طریق وادار کردن این دانش آموزان به روش های منفی یا تنبیه به نتیجه مورد نظرشان برسند. تصور بر این است که دانش آموزان دیرآموز، دانش آموزان ضعیفی هستند و باید به اجبار به مدرسه فرستاده شوند اما این راه حل مناسبی نیست. یکی از پیامدهای این اقدام، هموار کردن مسیر برای اخراج دانش آموز از مدرسه و ایجاد نقطه ای تاریک در زندگی وی به عنوان یک دانش آموز قربانی است. اگر معلمان فرصت مناسب مطالعه و تفکر در زمینه فعالیت با این دانش آموزان را بیابند به راه حل مناسبی می رسند و از عهده آموزش و پرورش آنها برمی آیند. مقاله که از نوع کیفی مروری هست و با هدف بررسی دانش آموزان دیر آموز صورت گرفته است که حاصل تجزیه ، تحلیل ، بررسی و نتیجه گیری با توجه به کتب، مقالات، و دیگر منابع مکتوب معتبر می باشد.
Machine summary:
با توجه به اين که دانش آموزان ديرآموز هميشه پايين تر از توان بالقوه خود عمل مي کنند و در ظاهر مشخصات باليني خاصي ندارند که آنها را از ديگر کودکان متمايز سازد بنابراين نبايد فقط به نتايج آزمونهاي هوشي در برنامه ريزي آموز شي براي اين افراد اکتفا کرد بلکه بايد ارزيابي همه جانبه مستمر و پويا از همه کنش وري هاي فرد بعمل آيد تا سطح تحول فرد تشخيص داده شود.
با در نظر گرفتن اين وضعيت يک معلم در کلاس درس عادي با طيفي از دانش آموزاني سر و کار دارد که از نظر ويژگي هاي شناختي و عاطفي در سطوح مختلفي قرار دارند و اگر بخواهد در امر آموزش به اين کودکان موفق باشد بايد شناخت همه جانبه اي نسبت به همه ي آنها داشته باشد و آموزش خود را با سطوح مختلف توانايي هاي گوناگون دانش آموزان سازش دهد.
با توجه به اينکه کودکان دير آموز از لحاظ ذهني رشد کمتري نسبت به افراد ديگر دارند آنان ميتوانند با حمايت و راهنمايي و مشاوره خدمات مناسب در مدرسه عادي مشغول تحصيل شوند يکي از ويژگي مهم آنان زود فراموش کردن است که با تمرين و تکرار زياد ميتواند آنها را آموزش داد.
موضوعات درسي مدرسه هاي رسمي بايد در آموزش به اين کودکان با تأخير به کار گرفته شوند تا زمانيکه کودک براي پذيرش آنها آماده ميشود از آن جايي که کودک ديرآموز تقريبا ٢ سال از کودکان هم سن خود از لحاظ آموزشي عقب تر است ما بايد انتظار داشته باشيم که او با کودکان کوچکتر از خود در يادگيري برابري نمايد.