Abstract:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی چالشهای تدریس در آموزش و پرورش ایران بود. روش تحقیق از نوع کیفی اکتشافی است، در این راستا، نخست با مرور ادبیات موضوع چـارچوب اولیة تحقیق شناسایی شد، سپس، بومیسازی و تأیید آن با استفاده از بهکارگیری روش دلفی از طریق پرسشنامة نیمهباز انجام پذیرفت. بدین منظور با 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آموزش و پرورش شامل 10 خبرة دانشگاهی مسلط به موضوع و 10 خبرة فعال در آموزش و پرورش مصاحبه شد، که در ادامه به اصلاح و بومیسازی مدل پرداخته شد، تا از این طریق ابعاد و شاخصهای چالشهای تدریس در آموزش و پرورش ایران استخراج و ماهیت مفهوم کشف شد. نتایج نشان داد، ابعاد تشکیلدهندة چالشهای تدریس در آموزش و پرورش ایران شامل پنج بعد تأمین و تخصیص منابع، برنامههای درسی و آموزشی، مدیریت و ساختار تشکیلات عوامل غیر قابل پیشبینی مانند بیماری همهگیر کرونا و معلمان و مدرسین همراه با 27 شاخص است.
The purpose of this research was to Identifying the teaching challenges in Iran's education. The research method is of exploratory qualitative type, in this regard, first by reviewing the literature, the primary framework of the research was identified, then its localization and confirmation was done using the Delphi method through a semi-open questionnaire. For this purpose, 20 education experts were interviewed, including 10 academic experts who are proficient in the subject and 10 active experts in education, and then the model was revised and localized, so that the dimensions and indicators The challenges of teaching in Iran's education were extracted and the nature of the concept was discovered. The results showed that the dimensions of teaching challenges in Iran's education include five dimensions of resource provision and allocation, curriculum and educational programs, management and organizational structure, unpredictable factors such as the Corona epidemic and teachers and lecturers along with 27 indicators.
Machine summary:
رتبه بندي ميانگين شاخصها در مرحلۀ سوم دلفي مؤلفه , رتبۀ ميانگين برنامۀ درسي غير پويا , 11/13 نظام برنامۀ درسي پاسخ مدار، حافظه مدار و مقاوم در برابر مشارکت معلمان و نوآوريهاي آموزشي و فن آوري اطلاعات و ارتباطاتي , 10/85 پاسخگونبودن برنامه ها و روش ها به نيازها و اقتضائات جديد آموزشي و انتظارات جامعه و خانواده ، آشنانبودن معلمان به روش نوين تدريس , 10/88 بيتوجهي به تفاوت هاي اقليمي - قومي - فرهنگي و تفاوت هاي فردي و روان شناختي دانش آموزان , 12/50 نامناسب و منتقل کنندة اطلاعات دست دوم و حافظه مدار و نتيجه مدار , 20/53 توجه حداقلي به نيازهاي واقعي دانش آموزان در همۀ سطوح , 20/90 نظام برنامۀ درسي کاملا متمرکز و همگاني و انعطاف ناپذير , 16/80 انگيزة معلمان , 27/25 تدريس در رشته تخصصي خود , 21/28 مهارت تدريس , 22/48 آموزش ضمن خدمت , 11/73 ناکارآمدي نظام تأمين و تخصيص و توزيع منابع مالي و انساني , 15/40 پايين بودن نسبت اعتبارات دولت براي آموزش و پرورش نسبت به توليد ناخالص ملي , 15/40 کاهش توأم با نوسان هاي شديد مهم اعتبارات دولت براي آموزش و پرورش در بودجۀ عمومي کشور و در بودجۀ امور اجتماعي , 13 کاهش اهميت سرمايه گذاري در نيروي انساني و آموزش و پرورش فقدان توازن و تعادل در تخصيص هزينۀ سرانۀ آموزشي براي سطوح مختلف , 17/55 کمبود شديد اعتبارات براي هر گونه نوآوري و ابتکار و سرمايه گذاري جديد , 10/08 ناتواني سيستم در جذب و نگهداشت نيروهاي کيفي , 8/08 مديريت اقتدارگرا و آمرانه و غير پاسخگو , 7/68 عدم طراحي و اجراي نظام مديريتي پاسخگو , 11/33 فقدان نظارت و ارزشيابي و کنترل کيفي , 17/18 تمرکزگرايي و ديوان سالاري در بخش مديريت , 15/10 نبود اينترنت در تمام نقاط ايران , 25/60 عدم آمادگي لازم براي مقابله با بحران , 13/93 نبود زيرساخت هاي قوي , 28/50 چالش فقر هم براي معلم و هم براي دانش آموز , 25/20 تهديد امنيت سايبري , 11/10 نبود پهناي باند قوي , 19/35 نتايج دورهاي سه گانۀ دلفي نشان ميدهد بنا به دلايلي که در ادامه بيان ميشود، اتفاق نظر ميان اعضاي پانل حاصل شده است و ميتوان به تکرار دورها پايان داد.