Abstract:
عصمت انبیا ازجمله باورهای بنیادین مسلمین است. از نظر شیعه انبیا از هر گناهی کبیره، صغیره، گناه در خلوت و علنی، اشتباه و هر لغزشی که موجب ترک اعتماد انسان به نبی شود، معصوم هستند. عالمان شیعه برای این مهم به دلیل اعتماد تمسک جستهاند.ایشان بر این باورند که دلیل اعتماد با تقریرات مختلفش توان اثبات ادعای عصمت به تمام مصادیقش را دارد. اماشیعه برای اثبات عصمت، باید تناقض بین ادله و آیات قرآن که به نوعی دال بر عدم عصمت انبیا میباشد را حل کند. این مقاله با روش تحلیلی تفسیری علاوهبر ارایه شیوه صحیح پاسخگویی به تناقض مذکور (= استفاده از روایات و تفسیر قرآن به قرآن و عقل) جواب مقالهای که روش ترکاولی در جوابگویی به این تناقض را کافی ندانسته را نیز بررسی کرده است وبه این نتیجه رسیده است که نویسنده مقاله مذکور برداشت صحیحی از ترکاولی نداشته است، چراکه وی ترکاولی را ترک فعل خوب میداند و ترک فعل خوب از انبیا شایسته نیست؛ درحالیکه فعل آدم (ع) را میتوان به گناه تکوینی تفسیر کرد ونه ترکاولی، ازاینرو استدلالهای وی نیز صایب به نظر نمیرسد.
The infallibility of the prophets is one of the fundamental beliefs in Islam
and among Muslims. According to Shiite beliefs, the prophets are
innocent of any sin (major, minor, in private, public, wrong and in
general any slip) that causes a person to lose trust in the Holy Prophet
(PBUH (. Shiite scholars have relied on the "trust" concept to explain this
important opinion. They believe that the reason for "trust" (with various
interpretations) has the proper ability to explain the claim of infallibility
in all its instances. But also, in order to elucidate the "infallibility of the
Infallibles", the Shiites must also resolve the contradiction between the
rational arguments and the appearances of the verses of the Qur'an, which
in a way indicate the infallibility of the some prophets.
This article examines the issue using the narrations of the Ahl al-Bayt and
the analytical method of interpreting the verses of the Holy Quran by
other verses, as well as the rational scheme in responding to the
mentioned contradiction. This study also analyzes the argument of
another article that bases its explanation on the concept of “failure to do
the better”. As a result, it seems that the author of the mentioned article
did not have a correct understanding of the “failure to do the better”,
because he considered the “failure to do the better” to be equivalent to
omitting a highly regarded deed, while “failure to do the better” from the
prophets is not appropriate. Nevertheless, the action of Prophet Adam
(pbuh) can also be interpreted as a formative sin and not the “failure to do
the better”.
Machine summary:
ایشان برای ترکأولی معنایی مشابه کراهت در نظر میگیرد وبر این باور است که انبیایی چون حضرت آدم(، حضرت یوسف( یا دیگر انبیایی که در نظر شیعه ترکأولی کردهاند کاری کراهت آمیز انجام دادهاند؛ و پُر واضح است که کراهت وارتکاب آن، اعتماد مردم را از نبی سلب میکند؛ از طرفی دلیل اعتماد که تنها دلیل قوی شیعه بر عصمت انبیا بود بهخاطر ارتکاب کراهت به چالش کشیده میشود و شیعه دستش از دلیل عقلی خالی میشود.
گرچه برای جواب مقالۀ مذکور مقالهای مستقل باید نگاشت، اما به نظرمی رسد با ارائۀ روششناسی در پاسخگویی به رفع تهافت میتوان در ضمن جواب نویسنده مقالۀ مذکور را نیز داد و نشان داد که اولاً ترکأولی در داستان حضرت آدم( به معنایی که ایشان اشاره میکنند (نوعی لغزش) نیست؛ ثانیاً در تفسیر آیات بهطورکلی و مخصوصاً این دست آیات باید توجه ویژهای به روایات داشت تا مبادا به ورطۀ گمراهی افتاد.
مقاله «حضرت آدم( و گناه در مرتبه عشق» نوشتۀ زهرا توکلی و مجید صادقی حسینآبادی، قبسات، زمستان 1395، شمارۀ 82؛ مقاله «"همّ" یوسف( در پرتو روایات اهلبیت(» نوشتۀ شادی نفیسی و فاطمهسادات میرهاشمی، علوم قرآن و حدیث، پاییز و زمستان 1393، سال دوم، شمارۀ 2؛ مقاله «عصمت رسولخدا در قرآنکریم» نوشتۀ محمدجواد پیرمرادی، مصباح، بهمن و اسفند، 1385، شمارۀ 67؛ مقاله «نقد دیدگاه مفسران در مورد استغفار پیامبر از گناه در آیۀ 55 غافر» نوشتۀ سیدمحمود طیبحسینی، مطالعات تفسیری، پاییز 1393، شمارۀ19؛ البته نکتۀ قابل تأمل در مقالۀ «نقد و بررسی راهکار «ترکأولی» در توجیه خطاهای انبیا نوشتۀ حسین اترک» این است که تمام شقوق مطروحه برای ترکأولی همان شقوقی است که در مقالۀ «نقد و بررسی آرای مفسران در ترکأولی نوشتۀ عبدالرضا زاهدی» بیان شده است.