Abstract:
از آنجا که دغدغه مهم والدین عدم مسئولیت پذیری در نوجوانان است که با حل آن می توان زمینه پیشرفت تحصیلی و افزایش توانمندی در نوجوانان را در دوره های بعدی زندگی آنها میسر ساخت؛ هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش اثربخشی تنظیم هیجان بر خلاقیت و مولفه های(خودمدیریتی نظم پذیری و قانونمندی )مسئولیت پذیری نوجوانان می باشد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان نوجوان سال تحصیلی 96-97 می باشند که به صورت در دسترس تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. روش پژوهش به این صورت بود که از پروتکل آموزش تنظیم هیجان گراس در طی ده جلسه استفاده شد و قبل از اجرای پروتکل و پس از آن از مقیاس مسئولیت پذیری نعمتی (1387) و پرسشنامه خلاقیت عابدی(1383) جهت سنجش آزمودنیها استفاده و در نهایت نتایج به آزمون کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که آموزش تنظیم هیجانی می تواند موجب افزایش خلاقیت و افزایش مسئولیت پذیری در نوجوانان شود و این تاثیر به صورت معناداری نتیجه بخش است. پیشنهاد می شود که دوره های آموزش تنظیم هیجان در مدارس در کنار آموزشهای درسی به نوجوانان ارائه شود تا سطح خلاقیت و مسئولیت پذیری آنها افزایش یابد.
Machine summary:
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر خلاقیت و مسئولیت پذیری نوجوانان شهر کرمانشاه پرستو مرادی 1 ، شیما پرندین 2 1 دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی، واحد اسلام آباد غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلام آباد غرب، ایران 2 استادیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد اسلام آباد غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلام آباد غرب، ایران(نویسنده مسئول) چکیده از آنجا که دغدغه مهم والدین عدم مسئولیت پذیری در نوجوانان است که با حل آن می توان زمینه پیشرفت تحصیلی و افزایش توانمندی در نوجوانان را در دوره های بعدی زندگی آنها میسر ساخت؛ هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش اثربخشی تنظیم هیجان بر خلاقیت و مولفه های(خودمدیریتی نظم پذیری و قانونمندی )مسئولیت پذیری نوجوانان می باشد.
روش پژوهش به این صورت بود که از پروتکل آموزش تنظیم هیجان گراس در طی ده جلسه استفاده شد و قبل از اجرای پروتکل و پس از آن از مقیاس مسئولیت پذیری نعمتی (1387) و پرسشنامه خلاقیت عابدی(1383) جهت سنجش آزمودنیها استفاده و در نهایت نتایج به آزمون کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
کیانی، قاسمی و پورعباس (1391) پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی شناختی - رفتاري بر میزان ولع مصرف و تنظیم شناختی هیجان در مصرف کنندگان شیشه انجام دادند که نتایج این پژوهش نشان داد، که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بواسطه تاثیرگذاری بر ارتقاء سطح مسئولیت پذیری این افراد نسبت به زندگی خود و شناخت های خود می تواند در سطح معناداری میزان ولع مصرف را کاهش دهد.