Abstract:
هدف
در پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های توصیفی است به اضطراب به عنوان اختلالی هم عرض با اختلال های روانی پرداخته شده است و با مراجعه به مقالات و منابع روان شناختی مرتبط با موضوع و مطالعه آنها به جمع بندی و نتیجه گیری در مورد نشانه های اختلال اضطراب در کودکان، علل به وجود آمدن این اختلال ها، دیدگاه های نظری اضطراب و روش های مداخله اقدام شده است.
نتیجه گیری
اختلالات اضطرابی متداول ترین اختلال روان پزشکی و از جمله شایع ترین اختلال در کودکان سنین مدرسه رو می باشد. شیوع این اختلال از ۴ تا ۱۹ درصد در نوسان است و اغلب با اختلالات دیگری نظیر افسردگی، اسکیزوفرنی، خودکشی و سوء مصرف مواد همراه است. از جمله نشانه های اختلالات اضطراب در کودکان، مشکل در پاسخ های شناختی، رفتاری و جسمی آنهاست. مهمترین عوامل به وجود آورنده اضطراب عوامل زیست شناختی و جسمی، عوامل محیطی و اجتماعی و عوامل ژنتیکی و ارثی است. در فرآیند درمان اختلالات اضطرابی انواع مختلفی از مداخلات روان شناختی مورد توجه قرار گرفته شده است که در این مقاله به مداخله ها آدلری، شناختی-رفتاری، عقلانی- هیجانی- رفتاری و گشتالت درمانی پرداخته شده است.
Machine summary:
واکاوی اختلال اضطرابی در کودکان و راهکارهای درمانی آن صبا مرادی1 ، هانیه صیدی2 1 نویسنده مسئول، رشتهی علوم تربیتی، پردیس شهید صدوقی کرمانشاه 2رشته ی علوم تربیتی، پردیس شهید صدوقی کرمانشاه چکیده هدف: در پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های توصیفی است به اضطراب به عنوان اختلالی هم عرض با اختلال های روانی پرداخته شده است و با مراجعه به مقالات و منابع روان شناختی مرتبط با موضوع و مطالعه آنها به جمع بندی و نتیجه گیری در مورد نشانه های اختلال اضطراب در کودکان، علل به وجود آمدن این اختلال ها، دیدگاه های نظری اضطراب و روشهای مداخله اقدام شده است.
به همین منظور برای بررسی میزان و رابطه خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از جدول مورگان 245 نفر(دختر و پسر) از 6 دانشکده به عنوان نمونه انتخاب شدند.
همچنین پژوهش رضایی و همکاران (1394) که با استفاده از پرسشنامههای انگیزش پیشرفت هرمنس و خودکارآمدی عمومی شرر میان 734 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی انجامشد، نشان داد که بین خودکارآمدی عمومی با انگیزش پیشرفت، ارتباط مثبت(با ضریب رگرسیونی72/0) وجود دارد.
نتایج پژوهش تمدنی و همکاران(1389) نشانداد که بین گروه دختران و پسران از لحاظ خودکارآمدی عمومی تفاوت وجود ندارد و نتایج پژوهش غفاری و بلوچی (1390) بین دو گروه از دانشجویان دختر و پسر تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد نیز نشان داد که بین دو جنس تفاوت معنی داری در انگیزش پیشرفت(و خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان) وجود ندارد که با پژوهش عطادخت و همکاران (1394) و نوحی و همکاران(1391) همسو است.