Abstract:
بحث تداخل دیات در زمان وقوع جنایت های متعدد موجب دیه، مطرح می شود.از جمله موارد اختلاف در تعیین دیه، جنایتی است که سبب قرار گرفتن فرد در زندگی نباتی شود. حیات نباتی حالتی شبیه مرگ است، اما به دلیل زنده بودن ساقة مغز، فعّالیت های غیراختیاری فرد در حال انجام است و فرد، مرده محسوب نمی شود و در صورت صدمه، علاوه بر آسیب قشر مغز، تمام یا برخی از اعضا و حواس و منافع این افراد نیز دچار آسیب می شود. حال با توجّه به تلقّی نشدن زندگی نباتی به مرگ از یک سو و اصل عدم تداخل دیات در جناتها از سوی دیگر، ضروری است دیه مصدومین منتهی به مرگ قشر مغزی تعیین شود. هدف این پژوهش، اثبات این ادّعا است که این افراد مانند فرد دارای حیات بوده و دیة تمام صدمات وارده، طبق اصل عدم تداخل دیات باید محاسبه شود و در موارد تداخل دیه، طبق نظر فقها و مواد قانونی به قدر متیقّن از آن اکتفا کرد. ضمن اینکه وقوع هرگونه جنایتی نسبت به این بیماران در حالت حیات نباتی، جرم محسوب شده و به تبع،دیه تعیین می گردد.
Machine summary:
در پژوهش حاضر با بررسي اين مقوله و بيان مختصري در خصوص احکام ديه در فقه ، به بررسي ديه اين افراد در قانون مجازات اسلامي پرداخته شده و اين نتيجه به دست آمده است که اين افراد با توجه به شرايط مذکور، زنده بشمار آمده و از نظر احکام مبتني بر حيات و مرگ ، مانند ساير افراد معمولي هستند و اصل عدم تداخل ديه در مورد ٥٢ اين افراد جاري است ؛ در موارد تداخل ديات نيز مطابق ديدگاه فقهي و مواد قانوني به قدر متيقّن از آن ، که در قانون و شرع ذکر شده ، اکتفا ميشود.
از ملاحظه مواد قانوني، اين گونه به دست ميآيد که از نظر قانونگذار، يکي از ملاک هاي تداخل يا عدم تداخل ديه طرف در نفس ، تعداد ضربات وارده از سوي جاني است که اگر جنايات در اثر ضربۀ واحد صورت گيرد،٣ حکم به تداخل ديه ميشود، منتهي طبق برخي از مواد قانوني ٤ علاوه بر تعداد ضربه ، ملاکهاي ديگري مانند شديدتر بودن يکي از دو آسيب نسبت به ديگري، وجود آسيب ها در يک عضو و يا از يک نوع بودن آسيب ها و متّصل بودن اين آسيب ها به گونه اي که يک آسيب محسوب شوند، نيز مطرح شده است .