Abstract:
کشفالمحجوب یکی از متون مهم عرفانی است. این کتاب و نیز سایر متون عرفانی به دلیل مطرح نمودن مفهوم انسان کامل، قابلیت بررسی از دیدگاه روانشناسی کمال و به طور ویژه، نظریة خودشکوفایی آبراهام مزلو را دارند. مزلو در نظریة خود، ملاکهایی برای افراد خود شکوفا برمیشمارد. این ملاکها کمابیش در حالات و کردار عارفان قابل مشاهده است. به همین منظور در این پژوهش، پس از ذکر توضیحات لازم در مورد کتاب، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به نظریة مزلو بیان شده و شواهدی از متن ذکر شده است. میتوان گفت دیدگاه نویسندة کشفالمحجوب با نظریة خودشکوفایی مزلو شباهتهایی دارد، اما هنوز تا تطبیق کامل با آن فاصله دارد. توزیع فراوانی عوامل فردی خودشکوفایی نسبت به عوامل اجتماعی آن نشان میدهد که شیوة تربیت عرفانی هجویری در کتاب کشفالمحجوب، بیشتر یک شیوة خودسازی فردی است تا اجتماعی. بنابراین اگر چه هر دو نفر، ملاکهای کمال یا خودشکوفایی را بیان میکنند، اما نوع نگاه هجویری نسبت به مسألة خودشکوفایی با نگاه مزلو متفاوت است.
Kashf ul Mahjoub is one of the most important mystical texts¡ This book and other mystical texts introduced the concept of a perfect man, able to study psychology from the perspective of perfection and, in particular , Abraham Maslows theory of self-actualization. Maslows theory takes into account the basis for actual people. This criterion is visible almost in mystic moods and actions. Therefore, in this paper, after mentioning some details about Maslows theory, the concept and terminology related to the expression and evidence of the text are listed. It can be said that the views of the author of Kashf ul Mahjoub are similar to the theory of self-actualization by Maslow, but are away from fully implementing it. The frequency of distribution of individual self-actualization than social factors shows that Hojviris mystical way of training in Kashf ul Mahjoub is more away from what the individual self is social. Thus, although both cases express the criterion of perfection or self-actualization but Hojviris looking at the issue of self-actualization is different with Maslows. Maslow knows self-actualization as a combination of individual and social but Hojviri sees individual self as more important.
Machine summary:
پیشینة پژوهش اگر چه مفهوم خودشکوفایی در تحلیل روانشناختی برخی متون عرفانی استفاده شده است، اما تاکنون پژوهشی در زمینة بررسی این مفهوم در کتاب کشفالمحجوب انجام نگرفته است.
»(فیست و فیست، 2002: 591- 595) «مزلو برای مشخص کردن افراد خودشکوفا از دیگران، از ملاکهای مثبت و منفی استفاده کرد (همان: 602-603) او گذشتن از نیازهای مادی و تعلقات دنیایی را به معنی پیشروی از طبقات زیرین هرم و رفتن به سوی قلة آن و طی کردن مسیر خودشکوفایی میداند و معتقد است این گرایش در همة انسانها وجود دارد.
اگر آن بیچاره نیز بر حسب عقیدت خود سخنی گفت و مرا لقبی نهاد، این همه خصومت چرا انگیختی؟ (هجویری، 1381: 71-72) 2- محققان اندر رؤیت فعل، فاعل بینند و چون خلق بدان صفت که باشند، ازان خداوند بوند و آفریدة وی بوند، معیوب و بیعیب؛ محجوب و مکاشف؛ خصومت بر فعل، خصومت بر فاعل بود و چون به چشم آدمیت اندر خلق نگرد از همه باز رهد که جملة خلق محجوب و مهجور و مقهور و عاجزاند و هر کسی جز آن نتواند کرد و نتواند بود که خلقتش بر آن است و خلق را اندر ملک وی تصرف نیست و قدرت بر تبدیل عین، جز حق را تعالی و تقدس نباشد.
(هجویری،1388: 280-281) 11) تمایز وسیله از هدف: چیزی را که دیگران به صورت وسیله در نظر میگیرند (مانند خوردن، ورزش کردن) آنها اغلب به صورت هدف میانگارند و از انجام هر کاری به خاطر خود آن و نه فقط به دلیل این که وسیلهای است برای هدفی دیگر لذت میبرند.