چکیده:
علیقلی خان شاملو از رجال عصر صفوی بود.چنان اقبالش بلند گشت که با خاندان صفوی وصلت نمود و از طرف شاه اسماعیل دوم صفوی امیر الامرای هرات گشت،و بعد از مرگ ناگهانی شاه اسماعیل دوم از طرف شاه محمد خدابنده عنوان لله و نایب السلطنه شاهزاده عباس میرزا را کسب نمود،به برکت وجود و نفوذ وی در دربار قزوین،طایفه شاملو به مقامات علی رسیدند.سرانجام،طی منازعات سیاسی با رقیبان خود،خصوصا مرشد قلی خان استاجلو،جان خود را در این راه باخت.
خلاصه ماشینی:
"مهد علیا به وسیلهء آقا نظر غلام قدیمی پدر خود عبد الله خان که پس از مرگ پدر ملکه،حذف در دربار قزوین خدمت مینمود و مورد احترام شاه و درباریان بود،طی حکمی که برای علیقلی خان فرستاد،دستور داد تا وسایل حرکت شاهزاده عباس میرزا را به پایتخت فراهم سازد(فلسفی،1364:64-62/1)،اما همینکه این خبر در خراسان منشتر شد،سرداران قزلباش و حکام نواحی مختلف آن سرزمین که بیشتر از طوایف استاجلو و شاملو بودند،برای اینکه در برابر قدرتنمایی و نفوذ سران طوایف،مخصوصا ترکمان و تکلو در دربار قزوین حربهای داشته باشند،با فرستادن عباس میرزا مخالفت کردند و علیقلی خان به تحریک ایشان از اجرای دستور شاه خودداری کرد(اسکندر بیک ترکمان،1334،188/1) در واقع،آقا نظر غلام که از این مأموریت خود نتیجهای نگرفت،به قزوین بازگشت و آنچه شنیده بود،به عرض رسانید.
ملکه درخواست وی را پذیرفت و به شرط اینکه اگر نتوانست شاهزاده را از دست پسر بیرون آورد،خود نیز در خراسان بماند و دیگر به دربار نیامد(همانجا) سلطان حسین خان شاملو به هرات رفت و مکرر با پسر خود گفتگو کرد،ولی چون بیشتر سرداران و حکام خراسانی به تسلیم شاهزاده عباس میرزا مخالف بودند، کاری از پیش نبرد.
(منجم،1366:46 و میر احمدی،1369:226) پدر علیقلی خان سلطان حسین خان بعد از کشته شدن مهد علیا از خراسان به قزوین مرکز حکومت خود بازگشت،ولی همینکه خبر حرکت حکمران تازه به آن شهر رسید،طرفداران و ملازمانش وی را رها کردند و به استقبال اسماعیل قلی خان جانشین وی شتافتند."